فرشته آسمونی ما ، كيانوشفرشته آسمونی ما ، كيانوش، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

دو پرنس کلبه ما

بدون عنوان

بازم یه چند روزی بابایی کنارمون نیست ... این بار خاله مهسا جون اومده پیشمون ... خداییش چقدرم خوش می گذره به عسل خان ما.... یعنی فکر کنم خاله مهسا به جای باشگاه و کلاس ایروبیک و ... نمی دونم این چیزاییی که میره  باید هر روز یه سر به شازده ما بزنه...چربی سوزیش که بالاتره ، به صرفه تر هم هست ... والا به خدااااا...    
25 آذر 1392

یه روز برفی پشت پنجره...

ماما... ماما....بدوووو ... بدووووو( اشاره به آسمون از پشت پنجره) .... بییین ..... بیییین .....دیدییییی.... دیدییییییی...؟؟؟!!!!!!!   آره مامان دیدم برف میاد ....   بففف مییاااااد ...؟؟!!!!!   آره پسرم از آسمون برف میاد ...   داگههههه؟؟؟!!!!   نه مامان برف سرده .....   بففف سسسسسسده...؟؟؟!!!!   آره عشقم سرده سرده.....   سسسسده... بفففف سسسسسده.....   یک ساعت بعد....   نمیایی پایین کیانوش ...؟؟؟؟   نه ....   بیا بریم سی دی بزاریم .....   نه ....   یک ساعت بعدتر....!   بریم به به بخوریم....؟؟؟ ...
16 آذر 1392

بدون عنوان

تو بخواب...   من تمام شبهای با تو بودن را بیدار می مانم....    هر شب هزاران بوسه نذرت کرده ام...!   من می بوسمت...   خدا می شمارد ...   یک ... دو ... سه     لالایی کن بخواب خوابت قشنگه گل مهتاب شبا هزار تا رنگه یه وقت بیدار نشی از خواب قصه یه وقت پا نذاری تو شهر غصه لالایی کن مامان چشماش بیداره مثل هرشب لولو پشت دیواره   ...
6 آذر 1392

و من به روزهای مادرانه دوباره سلام می کنم

  روزی که اون دو تا خط ارغوانی رو روی بی‌بی‌چک دیدم به تپش قلب افتادم و بهت زده شدم...یه کم که گذشت فهمیدم فرزند دوم به همون زیبایی فرزند اول دوست داشتنی و خواستنیه مخصوصا اگه این یکی هم یه شازده پسر کوچولو باشه. راستش، همیشه در این مورد شک داشتم و نگران بودم که برای کوچولوی دومم اون ذوق و هیجان قبلی رو نداشته باشم . اما اشتباه می‌کردم. حالا من مثل مادرهای باتجربه دیگر می‌دانم که دردهای مبهم و تنگی نفس و خستگی اعجاب‌انگیز و خواب‌آلودگی مضحک طبیعی است، و مثل مادرهای جوان و تازه‌کار، هنوز از دیدن پسرک کوچولوم تو صفحه مانیتور سونوگرافی ذوق می‌کنم و گوشه چشمم خیس میشه...چه ق...
17 آبان 1392
1